گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)
(56)
برخی مسائل مطروحه در قرآن بخصوص آنجا که سخن از امور غیب و ماوراءالطبیعه است، اساساً با الفاظ قابل بیان نیستند و به قول شیخ شبستری:
معانی هرگز اندر حرف ناید
که بحر بیکران در ظرف ناید
اما از آنجا که زبان بیان قرآن همین زبان بشری است، ناگزیر آن موضوعات لطیف و معنوی با عباراتی بیان شدهاند که بشر برای موضوعات مادی به کار میبرد. لکن برای جلوگیری از سوء فهم، مسائل در بعضی آیات به گونهای طرح شده که میباید حتماً به کمک آیات دیگر تفسیر گردد و غیر از این راهی وجود نداشته است. مثلًا قرآن میخواسته از حقیقتی که نام آن رؤیت خدا با قلب است- یعنی اینکه انسان میتواند خدا را با قلب خود شهود کند- نام ببرد. این معنی در قالب این عبارات بیان شده:
وُجوهٌ یوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ. الی رَبِّها ناظِرَةٌ .
در آن روز چهرههایی خرم وجود دارد که به پروردگار خود نظر میافکنند.
قرآن لفظ «دیدن» را به کار برده و لفظ مناسبتری برای ادای مقصود در اختیار نداشته است اما برای جلوگیری از اشتباه در جای دیگر توضیح میدهد:
لاتُدْرِکهُ الْابْصارُ وَ هُوَ یدْرِک الْابْصارَ «2».
هیچ چشمی او را درک نمیکند ولی او بینندگان را مشاهده میکند.
آشنایی با قرآن، ج 1(صفحه22)